86/2/20
12:38 ص
ظهر روز گذشته آتلیه شماره یک گرافیک دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران یک هفته پس از ماجرای کلاس زرین کلک هنوز خالی بود. با اینکه روی برد نوشته شده بود، دانشجویان ساعت 5/13 سر این کلاس حاضر شوند اما تا ساعت 5/14 به غیر از محمدرضا نوروزی دانشجویی که تصویر فرشته را کشیده بود هیچ یک از 7 نفر دانشجوی دیگر سرکلاس حاضر نشده بودند.
هفته گذشته سر این کلاس استاد از دانشجویان خواسته بود فرشتهای بکشند. نوروزی فرشتهای بدون مو کشیده بود و در پاسخ اظهارنظر استاد که «فرشته بدون مو مقبولیتی ندارد»، هاجر سلیمی نمین، دانشجوی شاگرد اول لیسانس، گفته بود: «فرشته بدون مو هم زیباییهای خود را دارد». استاد رو به این دانشجوی دختر پرسیده بود «نکند خودت هم مو نداری» و جلو رفته روسری سبز رنگ او را کمی بالا زده و چند تار موی او را بیرون آورده بود.
به نوشته روزنامه اعتماد، هاجر سلیمی نمین میگوید: «خیلی ناراحت شدم ولی به روی خودم نیاوردم. بعد از اتمام کلاس هم چند تا از بچهها به من گفتند چرا این قدر صبوری کردی و واکنشی نشان ندادی؟ گفتم بالاخره استاد شأنی دارد و من دلم نمیخواهد شأن ایشان به عنوان استاد خدشهدار شود. اینجا دانشگاه است و قرار نیست اگر مثلاً استاد روسری مرا عقب میبرد، من هم مشتهایم را به روی او بلند کنم».
سپس سلیمی نمین که گرافیست جهاد دانشگاهی است، سر کار میرود و در آن جا به خاطر فضای عصبیای که در کلاس برایش پیش آمده بود، ضعف میکند. وی میگوید: «همکارانم به من آب قند دادند و حالم بهتر شد اما اینکه بعضی از روزنامهها نوشتند من غش کردم و بیهوش شدم و کارم به بیمارستان کشید، نمیدانم از کجا ناشی شده است».
سلیمی نمین میگوید: «من خیلی متاسفم که یک اتفاق ساده چنین ابعادی پیدا کرد. البته از اینکه استاد به حوزه خصوصی من تعرض کرده بود ناراحت بودم اما به هیچ وجه نمی خواستم چنین فضایی علیه او راه بیفتد. مضاف بر اینکه من اصلاً نمی دانم این فرآیند چطور اتفاق افتاده است. روزی که در دانشگاه تحصن شده بود عمویم آقای عباس سلیمی نمین به من تلفن کرد که این چه وضعی است و چرا دانشگاه را آرام نمی کنی؟ در جواب گفتم که من در خانه هستم و نمی دانم اصلاً این خبر چطور پخش شده است و اطلاعی از جریان ندارم».
او در پاسخ به این پرسش که آیا نظرت را جویا شده بودند، میگوید؛ «خیر. هیچ کس با من تماس نگرفته بود و من اصلاً از جریان اطلاع نداشتم. اصلاً هم دلم نمی خواست ماجرا چنین ابعادی به خود بگیرد چون الان در جامعه هنری ما جوی علیه من حاکم شده است که یک دختر دانشجو باعث اخراج یک پیشکسوت شده است. در حالی که خواست من اصلاً این نبود. البته انکار نمیکنم که استاد زرین کلک همیشه نسبت به اعتقادات من با تمسخر برخورد میکرد و از اینکه دختر دانشجویی با چادر در کلاسش حاضر میشد، خشنود نبود اما اگر در استادی ویژگیهایی هست که با مبانی انقلاب و نظام اسلامی نمیخواند، این وظیفه مدیرگروه است که درباره استخدام یا اخراج او تصمیم بگیرد نه اینکه نیروهایی خارج از محیط با تحصن و شعار دادن خواستار برکناری او شوند».
86/2/20
12:15 ص
به رغم تلاشهای گسترده حامیان دولت و رایزنیها فروان مقامات ارشد اجرائی، با رای اکثریت شورای شهر تهران محمدباقر قالیباف برای یک دوره ۴ ساله به عنوان شهردار تهران انتخاب شد.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، پس از دو روز بحث و گفتوگو و حدود دو هفته حاشیههای غیرطبیعی درباره انتخاب شهردار تهران، اعضای شورا در جلسه بدون مستمع امروز، با 8 رای مثبت قالیباف را مجددا به عنوان شهردار تهران انتخاب کردند.
در جلسه بعد از ظهر امروز که به منظور رایگیری نهایی برای انتخاب شهردار تشکیل شد، یک تن رای سفید(ممتنع) و شش نفر از اعضای شورای شهر هم با رای به رسول خادم، به قالیباف رای منفی دادند.
پیش از رایگیری نهایی، قالیباف و خادم رقابت شانه به شانهای با یکدیگر داشتند.
به نظر میرسد مرتضی طلایی، معصومه آباد، علیرضا دبیر، محمدعلی نجفی، معصومه ابتکار، احمد مسجدجامعی و هادی ساعی هفت موافق قالیباف و پروین احمدینژاد، خسرو دانشجو، حمزه شکیب، حسن بیادی، حبیب کاشانی و رسول خادم شش مخالف او بودهاند و از مهدی چمران و عباس شیبانی، دو ریش سفید شورا، یک تن به قالیباف رای مثبت و دیگری رای ممتنع دادهاند.
اما پس از مشخص شدن پیروزی قالیباف در جلسه غیرعلنی، دقایقی پیش رایگیری علنی برای انتخاب شهردار تهران صورت گرفت و براساس آرایی که در گلدان ریخته شد قالیباف با 12 رای مثبت و سه رای ممتنع به عنوان شهردار انتخاب شد.
86/2/7
8:43 ص
دراز و کوتاه کردن عمر مجلس و کابینه
فعلا بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان قانون اساسی، بر سر کاهش عمر ریاستجمهوری و افزایش عمر نمایندگی چالش به وجود آمده است (نام این نوع چالش، قبلا «دست به یقه شدن» بود. م) بیشتر نمایندگان مجلس هفتم که شدیدا شیفته خدمت هستند، اصرار دارند با تصویب طرح تجمیع انتخابات، هفت ماه به دوره نمایندگی خودشان اضافه کنند و به چهار ماه از دوره ریاستجمهوری کم، اما شورای نگهبان با این مصوبه مخالفت کرده و آن را به مجلس ارجاع داده است. گویا، اعضای شورای نگهبان معتقدند که قانون اساسی چنین اختیاری را به مجلس نداده، اما نمایندگان طرفدار این طرح، اعتقاد دارند که اگر نویسندگان قانون اساسی میدانستند دولت نهم چه خواهد بود و چه کارهایی خواهد کرد، حتما در یک تبصره، این اجازه را صرفا برای این مجلس در قانون اساسی میگنجاندند!
با این اوصاف، اگر یکی از طرفین کوتاه نیاید، تکلیف کوتاه و بلند کردن عمر مجلس و دولت در مجمع تشخیص مصلحت نظام روشن خواهد شد که ریاست آن با یک بنده خدایی است به نام اکبر هاشمی رفسنجانی!
در همین راستا، اصلاحطلبان که تا پیش از این برای نص قانون اساسی گریبان میدریدند (البته گریبان خودشان را) هرچند با لبخند ملیحی منتظر سرانجام کار هستند، اما در موافقت با بعضی گروها (شبهگروهها!) قرار گرفتهاند که در آن هشت سال کذایی، قانون اساسی را «کاغذ پاره»ای میخواندند و الان هم در حال گریبان دریدن در دفاع از قانون اساسی هستند (البته گریبان دیگران را).
آشوب در فردوس و خسرو و شیرین
آقا من نمیفهمم چرا مد شده است مردم هر شهر و روستایی که از تعلق به استان یا شهرستانی ناراضیاند، شهر و روستای خودشان را برای اعتراض به آشوب میکشند.
در تازهترین اقدامات در این راستا، مردم شهر فردوس که از الحاق به استان خراسان جنوبی ناراضی بودند، همگام با مردم اقلید که از الحاق بخش خسرو و شیرین در استان فارس، به شهرستان آباده راضی نبودند، محل زندگی خودشان را به صحنه آشوب و آتشسوزی و خونریزی مبدل کردند.
البته من خسرو و شیرین نرفتهام و تا پیش از این فکر میکردم که اینها دو تا آدمند که روابط عاشقانه با هم دارند، ولی هم فردوس رفتهام و هم با فردوسیهای نازنین نشست و برخاست داشتهام. یک مردمیاند سختکوش، مهربان، خوشاخلاق، خونگرم و البته باوقار و خونسرد.
این است که وقتی در خبرها خواندم در این شهر شیشه اماکن دولتی را شکستهاند و خیابانها مسدود شده و بعضی اتومبیلها، داغون شده و ... خلاصه کار حتی به تعطیلی مدارس کشیده شده، واقعا تعجب کردم.
حالا یا این فردوس آن فردوسی که من رفتهام نیست یا این کارها را عدهای «فردوسینما» انجام دادهاند. بعید هم نیست وقتی عدهای فردوسینما در فردوس این کارها را کرده باشند، عدهای خسرونما یا شیریننما هم در خسرو و شیرین آن کارها را کرده باشند!
پیشنهاد میکنم در همین راستا با توجه به ابعاد فرهنگی ـ ادبی قضیه، باقی کار را بدهند دست ممیزهای عموصفار در ارشاد. کاری کنند که بعد از چند سال نه از فردوسی و خسرو و شیرین نشان ماند و نه از فردوسینما و خسرونما و شیریننما!
تعیین استاندار در 9 حرکت
از آنجایی که ناآشنایی بعضی از وکیلان و موکلان محترم ممالک محروسه ایران با فرآیند تعیین والی (استاندار) باعث بعضی از سوءتفاهمات شده و میشود، به طوری که در تازهترین ماجرا، باعث استعفای وکلای استان هرمزگان و حیرت مردم این خطه شده است، این پروسه به صورت خلاصهشده در زیر میآید تا از سوءتفاهم و احیانا خدای ناکرده نارضایتیهای بعدی جلوگیری شود.
1ـ وزارت کشور تصمیم میگیرد برای چند استان، استاندار تعیین کند.
2ـ وزارت کشور از بین بر و بچز سابق شهرداری که از شغل فعلیشان ناراضیاند، چند نفر را انتخاب میکند.
3ـ وزارت کشور به یکی از آن بر و بچز اعلام میکند که از بین اینها یکی را انتخاب کنید.
4ـ ایشان، بعد از بالا پایین کردنهای زیاد، بالاخره با اکراه یک جایی را انتخاب میکنند.
5ـ وزارت کشور به شخص مذکور توصیه میکند برای آن استان برنامهای تهیه کند.
6ـ نمایندگان آن استان، با شهرداریچی سابق و استاندار لاحق، جلسات متعددی میگذارند تا بالاخره میتوانند بعد از تفهیم مکان جغرافیایی آن استان (در حد شمالی، جنوبی بودن و نام مرکز و احیانا همسایگان استان) طرف را با بعضی از مشکلات مردم آنجا آشنا کنند.
7ـ استاندار آینده استان که اندک اندک به موضوع علاقهمند شده، در این فاصله چند برنامه نصفه نیمه در مورد اداره استان تهیه میکند.
8ـ در روز تعیین استانداران جدید، مشخص میشود حکم استانداری این استان را برای فرد دیگری زده شده!
9ـ فینیش!
با دست پس میزند، با پا پیش میکشد
مسئول پرونده هستهای ایران، موسوم به علی لاریجانی و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به نام خاویر سولانا، مذاکرات را در ترکیه آغاز کردند. وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم برای نشان دادن حسن نیت، روز قبل از شروع مذاکرات، تحریمهای خود علیه ایران را تشدید کردند. شما را نمیدانم، ولی من که کمکم دارد حوصلهام سر میرود. چیز بامزهای هم در این باره به نظرم نمیآید که بنویسم، به همین خاطر از برادر لاریجانی میخواهم که اگر خبر جدیدی شد، با موبایل من تماس بگیرد و خانوادههایی را از نگرانی رهایی بخشند!
آگهیهای تبلیغاتی
از وقتی که «بازتاب» مشمول ارشادات فرهنگی وزارت عموصفار اینا شده است، یک مقداری از لحاظ جذب آگهی دچار مشکل شده، به طوری که هیچ بعید نیست حقوق ما این بین پایمال شود (منظورم از حقوق، البته حقوق مالی است، و الا حقوق شهروندی که خیلی وقت است پایمال شده). در همین راستا با هماهنگی ده، دوازده تا مدیرمسئولی که به طور on call «بازتاب» را مدیریت میکنند، از این به بعد در «دوربرگردان» آگهی بازرگانی میانمتنی خواهیم داشت. لطفا این آگهیها را با صدای حسینباغی بخوانید.
دینگ درینگ درینگ دینگ دانگ
بدینوسیله به اطلاع تمامی برادران و خواهران شاغل یا مرتبط با مجموعه شهرداری سابق تهران که تاکنون موفق به یافتن پستهای مطلوب خود نشدهاند، میرساند دولت در نظر دارد تعداد 139 پست مدیریتی و اجرایی جدید در سطح عالی را از طریق قرعهکشی به این عزیزان واگذار کند، لذا به این وسیله از این عزیزان درخواست میشود، هرچه سریعتر مدارک خود شامل یک قطعه عکس را به آدرس:
تهران، ساختمان کوثر، معاونت اجرایی ریاستجمهوری ارسال دارند.
دینگ دینگ دینگ دینگ دانگ
منبع : بازتاب
86/2/7
8:42 ص
سیوند، بنزین، احمدینژاد
خودم میدانم که بسیاری از خوانندهها انتظار دارند این روزها که رئیسجمهور در شیراز دستور آبگیری سد سیوند را صادر کرده است، طنزی در اینباره بنویسم. اتفاقا این اتفاق خیلی هم طنزخورش ملس است، اما من همچین کاری نمیکنم، چون به خودم قول دادهام به جای خنداندن دیگران، به منافع ملی فکر کنم (به قول رفقا: تکبیر!)
ای بابا، دو تا کار خوب اگر این احمدینژاد کرده باشد یکی آبگیری سد سیوند است و آن یکی سهمیهبندی بنزین. جالب است که استارت هر دوی این کارها هم در دوران اصلاحطلبان خورده بود، اما بیشترین مخالفت و تحریک برای جلوگیری از این کارها هم توسط همین گروه صورت میگیرد. طوری شده که آدم یاد آن داستان میافتد که یکی میخواست اهل محل را سر کار بگذارد، گفت فلان جا آش میدهند، مردم که تغار به دست صف کشیدند، خودش هم باورش شد، رفت ته صف ایستاد؛ انگار حضرات جدی جدی باورشان شده که این سد را احمدینژاد ساخته و تنها هدفش هم غرق کردن آرامگاه کوروش است.
اولا باید متذکر شد که احمدینژاد این سد را نساخته و اصولا ایشان ترجیح میدهد به جای این کارهای نه چندان مهم، کنفرانسهای بینالمللی بر پا کند یا به سفر استانی برود یا در خلال سخنرانیهایش دولتهای قبلی را زیر سؤال ببرد. ثانیا با آبگیری حداکثری این سد، باز هم بین ساحل و آرامگاه کیلومترها فاصله خواهد بود. حالا درست است که خیلی از کارهای دولتهای ما و صاحبانشان تفننی است، ولی استثنائا این کار (آبگیری سد) برای هزاران خانواده کشاورز مفید خواهد بود و کشاورزی آن منطقه را رونق میبخشد.
وقتی هم معترضان کم میآورند، میگویند در منطقهای که به زیر آب خواهد رفت، «ممکن است»، آثار تاریخی و باستانی وجود داشته باشد؛ یکی نیست بگوید بابا تا آن وقتی که سازمان میراث فرهنگی بخواهد آنجا را کاوش کند، خود ما اثر باستانی شدهایم! (تازه آن موقع کی به فکر تنگه بلاغی است؟ اماکن مربوط به آقای احمدینژاد، همه گردشگران جهان را کفایت میکند!)
آیا قالیباف شهردار خواهد ماند؟
نهم اردیبهشت روز آغاز کار شورای شهر سوم و از نظر برخی، تعیین شهردار پایتخت توسط شورای شهر تهران است. در اینباره یکی از سرویسهای «دوربرگردان» نظر اعضای شورا را در مورد شهردار ماندن قالیباف جویا شد که پاسخها عینا در پی میآید:
مرتضی طلایی: در این مورد، مثل همه موارد، هرچی سردار قالیباف بِگد همونهس... مام مثل همیشه پا میچِسبونیم، آ میگیم «چشم قربان»!
مهدی چمران: بسماللهالرحمنالرحیم، در خاطرم هست یک بار در خدمت اخوی شهید در یکی از جادههای لبنان میرفتیم که یک کودک مظلومی را دیدیم. نگه داشتیم، هوای بهاری بود و نسیم خنکی میوزید ... .
رسول خادم: ئی که آقای قالیباف شهردار بمانه یا نه، بستگی دره به ئی که توی کاندیداها، مشهدی دیگهای باشه یا نه... اگه نبود، حتما قالیباف شهرداره.
حسن بیادی: والله بنده این روزها در شرایط سخت تصمیمگیری هستم به طوری که طی همین چند روز، 24 بار تصمیم جدی گرفتم که 12، 12 به نفع خودم بودم... باز هم دوستان مشغول رایزنی هستند، من هم بس که چرخش رأی داشتم، سرگیجه گرفتهام... الان هم که چرتکه انداختم، میبینم به قالیباف رأی میدم... ئه نه نه، یک صفرش افتاده بود، رأی نمیدهم... البته، چرا... رأی میدهم، نه... .
معصومه ابتکار: چون میدیدیم که آقای قالیباف اهل کاشتن هستند، تصمیم داشتیم به ایشان رأی بدهیم، اما الان فهمیدهایم ایشان میخواهد ما را هم بکارد. فلذا که عمرا! به من میگویند «خواهر مری» نه برگ چغندر.
پروین احمدینژاد: با مرد نامحرم حرف نمیزنم... یک بار دیگر هم به خانه ما زنگ بزنی، میگویم داوود روزگارت را سیاه کند!
هادی ساعی: راستش من قالیباف مالیباف نمیشناسم... قرار بود من بروم شورای شهر، هوای خانوم ابتکار و آقا نجفی و اینا رو داشته باشم... .
خسرو دانشجو: وقتی میفرمایند نباس باشه، یعنی نباس باشه... حالام قطع کن از ریاستجمهوری پشت خط هستن.
علیرضا دبیر: ما که اون روز با بر و بچههای محل قرار داریم دربند... ولی قالیبافمو رو یه تیکه کاغذ نوشتم دادم آقایون که یه وقت مدیون نباشم ... ضمنا مواظب باشین ناداوری نشه، همین ناداوری نامرد تا حالا سه بار اشک منو درآورده.
عباس شیبانی: ها؟... چی میگی؟... بلندتر حرف بزن!... گفتی ساواکیا؟... ایشالله انقلاب پیروزه...
مسجدجامعی: همانطوری که از قبل هم گفته بودم، سیاست من همان سیاست آقای مهاجرانی است ... ایشان هم که دست اهل و عیال را گرفته، مهاجرت کرده ... ولی به هر حال خدا بزرگ است و خوشبختانه آن تسبیحی که در دوران وزارت به وسیله استخاره با آن تصمیمهای مهم را اخذ میکردیم، هنوز مانده و نهم اردیبهشت هم همراه من خواهد بود... .
معصومه آباد: با توجه به تخصص من که دانشآموخته «مامایی» هستم، متأسفانه من اکثر روزها یکی دو تا زائو دارم و در روز رأیگیری هم به همین دلیل نمیتوانم حضور داشته باشم. ولی به عزیزان توصیه میکنم بچه که عمر و نفسه، یکی خوبه، دو تا بسه. آقای قالیباف هم البته از نظر DNA مشکلی ندارند ... .
حمزه شکیب: من هنوزم که هنوزه میان دو دلبر و دودلم!
حبیب کاشانی: رأیمون که قالیباف بود ... ولی هرچی باشه پرسپولیس سروره... شاعر با این اوضاع میفرماد: پرسپولیس سرور استقلاله ... با این حساب دیگه قالیباف محاله!
نجفی: بستگی داره... کاملا بستگی داره!
86/2/7
8:37 ص
همانگونه که انتظار میرفت شروع این طرح، که البته در اذهان عمومی به «مبارزه با بدحجابی» معروف شد، از سوی بسیاری از مردم مورد اقبال واقع شد اما در محافل سیاسی و فرهنگی واکنشهای متفاوت و بعضا متضادی داشت...
در شروع این طرح، متاسفانه مانند همیشه ذهنها به طرف نفی و اثبات برخوردهای قهری متوجه شد و به رغم اینکه به تصریح مسئولان ناجا پرسنل نیرو توصیه به برخوردهای ارشادی و محترمانه شدهاند(1) و برخورد قهری و پلیسی متبادر به ذهنها در این طرح وجود ندارد مگر بسیار اندک، متاسفانه برخی موضعگیریهای عجولانه، مجال پرداختن بیدغدغه به چگونگی یافتن راهکار برای به ثمر رسیدن درست طرح را از مسئولان گرفت یا آن را کماثر نمود و طوری وانمود شد که گویی «ناجا» با عدهای دخترکان و پسران معصوم و ناآشنا به آموزههای دینی اعلان جنگ نموده است!...
کافی است به تنوع ارتباطات خارج از محدوده خانواده که به دلیل شرایط تحصیل و کار وتفریح و... پیش روی فرزندان است، نظری بیندازیم و دامهایی که بر سر راه آنان گسترده شده و هر روزه تیتر اصلی جراید و رسانهها مملو از خبرهای تلخ و تکان دهنده در این زمینه است مروری داشته باشیم...
با این توصیف است که نقش دستگاههای حاکمیتی، یک نقش اساسی و وظیفهای غیرقابلاغماض و تسامح مینماید اما همواره شاهد متهم شدن این دستگاهها به کوتاهی در مسائل فرهنگی از سوی دستگاههای دیگر هستیم بسیار از زبان مسئولان فرهنگی کشور شنیدهایم که باید کار فرهنگی اساسی و ریشهای انجام داد و متعاقب آن بلافاصله از همین متصدیان شنیدهایم که متاسفانه کار فرهنگی ریشهای و پایدار نکردهایم!...
آخرین موضعگیری در این مورد را مشاور رئیسجمهور محترم در امور اطلاعرسانی و رسانه (آقای کلهر) داشتند که در نامهای سرگشاده! (3) به فرمانده «ناجا»، دستگاههای فرهنگی دولت را مورد انتقاد شدید قرار داده و به کوتاهی آنها در امور فرهنگی صحه گذاردند؛ نامهای که گرچه به ظاهر به حمایت از فرمانده «ناجا» و اقدامات وی رقم خورده بود، اما با اندکی دقت روانشناسانه در متن آن، گویی بیانیهای بود در توبیخ و فرافکنی ناهنجاریهای فرهنگی موجود و توصیه به فرمانده «ناجا» برای عدم افراط و تفریط در برخورد با هنجارشکنان و به نحوی اظهار همدردی و همراهی با ایشان، در صورت افراط «ناجا» در برخوردها!...
چه خوب بود ایشان که یقینا نظراتشان در دولت و رسانه ملی تاثیر گذار است، این نامه را به وزرا و مدیران رسانه یا مجلس محترم مینوشتند و اینچنین یادآور میشدند که: حال که نیروی انتظامی به رغم همه طعنها و انگها، برای دفاع از نجابت و عفت فرزندان عزیز و معصوم این مرز و بوم پا به عرصه گذاشته، بیایید به حکم وظیفه قانونی و شرعی، با تخصیص بودجه و برنامهسازی و وضع قوانین، آستین همت بالا زده و آینده اخلاقی فرزندان این مرزوبوم را تضمین کنید تا در آینده دیگر نیازی به ورود نیروی انتظامی ـ که باید اقتدارش را در مواجهه با اشرار و سارقان و... به نمایش بگذارد ـ در این عرصهها نباشد.
اینکه این نامه و توصیه با چه هدفی و از چه موضعی برای مسئول امنیت کشور که منصوب مستقیم رهبر عزیز انقلاب است و نماینده ویژه رهبری نیز در «ناجا» بر اقدامات این نیرو نظارت دارد، نوشته شده، سؤالی است که محملی برایش نیافتیم!...
منبع : بازتاب
86/2/7
8:24 ص
از صبح امروز، پس از 5 روز ناآرامی با استقرار نیروهای مردمی گردانهای عاشورا و بعد از رایزنی با مردم و متحصنان، شهر اقلید با این وعده که در الحاق خسرو و شیرین تجدید نظر خواهد شد، روی آرامش به خود دید.
به گزارش فارس، ورودی شهر از سمت اصفهان را نیروهای مردمی در کنترل خود گرفته و در سطح شهر نیز، نیروهایی از گردان عاشورا که از مردم انتخاب شدهاند، بدون اینکه سلاح گرم یا سردی با خود حمل کنند، شهروندان را به آرامش فرامیخوانند.
برپایه این خبر، آثار به جای مانده از لاستیکهای سوخته با وجود شستوشوی چندین باره خیابانها و معابر همچنان مشاهده میشود، اما آسیبی به مغازهها و خانههای مردم وارد نشده است.
بنا بر هماهنگیهای انجام شده، در صورت ادامه آرامش، بعدازظهر امروز، بیشتر نیروهای ویژه پلیس، اقلید را ترک خواهند کرد.
این گزارش همچنین حاکی است، در جلسهای که نمایندگان قوه قضاییه، استانداری و نمایندگان اقلید حضور داشتند، مقرر شد براساس دستورات مقامات رسمی کشور، مبنی بر حفظ اتحاد ملی، درخواستهای مردمی مبنی بر بازگشت دهستان خسرو و شیرین به اقلید، مورد بررسی قرار گرفته و درباره الحاق این دهستان به آباده تجدید نظر شود.
یادآور میشود، جمعی از مردم اقلید در نامهای به استاندار فارس، رشادت و پایمردی شهروندان این شهر در دوران دفاع مقدس را مورد تأکید قرار داده و نوشتهاند: «ما همان کفنپوشان سالهای انقلاب هستیم که مجسمه شاه ملعون در آباده را به زیر کشیدیم. همان مردمی که رتبه اول تا سوم تولید گندم را به مدت 17 سال برای فارس حفظ کردند. از طرفی، بیشترین نیروهای اعزامی از استان را به جبهههای دفاع مقدس داشتهاند.
با این وصف، اگر بیشترین سرمایه انسانی و منابع ملی و تولیدات کشاورزی در شمال فارس به اقلید تعلق دارد، چرا ادارات مرکزی گاز و قند و شکر و سرپرستی بانکها را حتی مراکز بیمه را در این شهر قرار ندادهاید؟ آیا براساس معادلات امروزی استان، هر شهرستانی که جمعیت بیشتری دارد، باید از امکانات کمتری برخوردار شود؟»
86/2/7
8:18 ص
|
تجمع اعتراض آمیز مردم اقلید مقابل فرمانداری این شهرستان به درگیری انجامید
گروه شهرستانها: تعداد زیادی از مردم اقلید در اعتراض به الحاق روستای خسروشیرین به شهرستان آباده مقابل فرمانداری این شهرستان دست به تجمع اعتراض آمیز زدند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه فارس، تجمع کنندگان خواستار الحاق روستای خسرو شیرین به شهرستان اقلید بودند.
به گزارش ایسنا این راهپیمایی که از ساعت 10صبح به میدان شهدا به طرف فرمانداری صورت گرفت هم اکنون نیز در جریان است و تجمع کنندگان خواستار استعفای فرماندار و فرمانده انتظامی این شهرستان می باشند.
بنابراین گزارش این تعداد با انتقاد از تقسیمات اخیر کشوری در این منطقه خواستار استعفای استاندار فارس شدند.
بنابراین گزارش تجمع کنندگان شیشه های بانک ها را شکسته و به دستگاه های عابر بانک و تعدادی از خودرو و نیز دانشگاه آزاد صدمه وارد کردند و از صدا و سیمای فارس نیز به دلیل عدم انعکاس خواسته های مردم شهرستان اقلید شدیداً انتقاد کردند.
بنابراین گزارش درگیری میان تجمع کنندگان و نیروهای انتظامی هم اکنون نیز در حال جریان است.
86/2/5
9:19 ع
در حالی که هفته گذشته در سفر رئیسجمهور به استان فارس، نام شهرستان «گاوبندی» به «پارسیان» تغییر یافت، شماری از کارشناسان این تغییر نام را مقدمه کندن این شهر از استان هرمزگان و الحاق آن به استان فارس میدانند.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، سفر دکتر احمدینژاد به گاوبندی سابق، در حالی در خلال سفر استانی به فارس انجام شد که این شهرستان متعلق به استان هرمزگان است.
برخی منابع مدعیاند قرار دادن سفر به گاوبندی در برنامه سفر دولت به استان فارس، با وجود شهرهای بیشتر در استان فارس و تغییر نام آن به «پارسیان» (کلمهای نظیر «فارس» و «پاسارگاد») تصادفی نبوده و برنامهای حسابشده برای الحاق این شهر به استان فارس بوده است. هرچند اعلام شد این سفر به دلیل عدم حضور رئیسجمهور در این شهر در سفر به استان هرمزگان بود.
گفته میشود این جابجایی در تقسیمات کشوری که استان فارس را به دریا وصل میکند و شهرستانی در کنار تأسیسات اقتصادی عظیم عسلویه را به آن ملحق میکند، از برنامههای برخی مسئولان استان فارس است و بسیاری از مردم این شهر با آن موافقند.
در عین حال به نظر میرسد مسئولان استان هرمزگان، چندان از اجرای احتمالی چنین تصمیمی رضایت نداشته باشند.
گفتنی است، روز گذشته نیز با گذشت سه ماه از انتصاب دکتر شیخالاسلامی ـ استاندار سابق هرمزگان ـ به ریاست دفتر رئیسجمهور، یکی از مسئولان سابق شهرداری تهران به استانداری هرمزگان منصوب شد که استعفای دستهجمعی همه نمایندگان این استان را به همراه داشت.
شهرستان گاوبندی یا پارسیان، تا چند سال پیش یکی از بخشهای شهرستان بندر لنگه بوده که بعداً به سطح شهرستان ارتقاء یافتهاست.
فاصلهاش تا بندر لنگه ۲۲۰ کیلومتر است. با توجه به اینکه این ناحیه گرم و مرطوب است، اما آب و هوای گاوبندی از سایر نقاط استان معتدلتر است.
از سمت شمال به شهرستان لامرد واز سمت جنوب به خلیج فارس ، و از مغرب به بندر عسلویه، از توابع شهرستان کنگان و از سمت مشرق به بخش شیبکوه از توابع شهرستان بندر لنگه، محدود میشود.
جمعیت این شهر حدود 50 هزار نفر است. عده کمی در کشورهای حوزه خلیج فارس مشغول به کارند. درصد سواد در این منطقه نسبت به دیگر نقاط استان در سطح بالاتری است. مردم این منطقه، از نظر کشاورزی بسیار فعال بوده و محصولات خود را به سایر شهرستانها ارسال میکنند و عمده محصولات کشاورزی این منطقه گوجه فرنگی، بادنجان، سبزیجات و خرماست.
86/2/5
9:18 ع
برخورد تند سیدمحمد خاتمی با روزنامهنگاران اسرائیلی در حاشیه اجلاس رسانههای اوراسیا در قزاقستان با عصبانیت شدید آنان روبهرو شد.
به گزارش سرویس بینالملل «بازتاب»، روزنامه صهیونیستی «اورشلیم پست» نوشت: محمد خاتمی، رئیسجمهور سابق ایران که طرفدار گفتوگوهای صلحآمیز با غرب است، هفته گذشته با خبرنگاران اسرائیلی که در ششمین اجلاس اتحادیه رسانههای اوراسیا در قزاقستان برای صحبت با او رفته بودند، برخورد زنندهای کرد.
خاتمی بر حق ایران برای دستیابی به برنامه صلحآمیز انرژی اتمی این کشور تأکید کرد و گفت: ایران هیچ تمایلی به دستیابی به سلاحهای اتمی ندارد.
وی اضافه کرد که کشور او به هیچوجه تشنه جنگ نیست و از قول «آلبرت انیشتن» ادامه داد: صرف نظر از سلاحهایی که در جنگ جهانی سوم مورد استفاده قرار میگیرد، جنگ جهانی چهارم با چوب و سنگ خواهد بود.
رئیسجمهور سابق ایران همچنین اظهار داشت: آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاملا بر فعالیتهای ایران نظارت دارد.
خاتمی روز پنجشنبه به طور غیررسمی با «ریچارد هالبروک»، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، دیدار کرد و گفت: زمانی که دولت جدیدی در آمریکا بر سر کار بیاید، او آماده سفر به آمریکا برای گفتگو در مورد برنامه اتمی ایران خواهد بود.
اما وی به رغم طرفداری از گفتوگو، از صحبت کردن با خبرنگاران اسرائیلی حاضر در جلسه خودداری کرد.
کانال 10 اسرائیل بعدها گزارش داد که خاتمی در زمان رفتن به اتاق خود، به نحوی آنان را لعنت کرده و گفته است: «بروید به جهنم».
روز جمعه خاتمی شرکت در جلسهای از پیش تعیین شده برای برنامه اتمی ایران را به دلیل سخنرانی نماینده اسرائیل، لغو کرد.
ژنرال «دنی راتشیلد»، رئیس شورای صلح و امنیت اسرائیل، ضمن اظهارنظر در مورد استانداردهای دوگانه اعمالشده بر کشورهای دارای سلاحهای اتمی، غیبت خاتمی در جلسه را نشانهای از این دانست که اظهارات وی در مورد گفتوگو راجع به برنامه اتمی ایران، صرفا حرف است و به آنها عمل نمیکند.
چندی پیش هم در جریان اجلاس بینالمللی داووس، روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارنوت» مدعی شده بود که خبرنگار آن با خاتمی مصاحبه کرده است، اما این نکته از سوی خاتمی و نزدیکانش به شدت تکذیب شد.
86/2/5
9:17 ع
خبرنگار «بازتاب» گزارش داد: علت استعفای همزمان هر پنج نماینده استان هرمزگان، انتصاب یک ساعته استاندار برای استان بوده است.
بنا بر این گزارش، مدتی پیش، خدمت در یکی از چهار استان گلستان، سمنان، لرستان و هرمزگان به عبدالعلی صاحب محمدی پیشنهاد و پس از چندی به دو استان لرستان و هرمزگان محدود میشود و سرانجام وی نسبت به پذیرش سمت استانداری لرستان، ابراز تمایل میکند، با تدبیر وزارت کشور، جلساتی نیز بین صاحبمحمدی و نمایندگان استان گذاشته میشود و نمایندگان این استان نیز پس از آشنایی با صاحبمحمدی، رضایت خود را از انتصاب وی اعلام میکنند.
گفته میشود، همزمان رایزنیهایی با نمایندگان استان هرمزگان نیز انجام و قرار میشود معاون برنامهریزی دکتر شیخالاسلامی، استاندار سابق هرمزگان و رئیس کنونی دفتر رئیسجمهور، نیز استاندار جدید هرمزگان شود.
به این ترتیب، مقرر میشود استانداران پیشنهادی، برنامه خود را در جلسه ساعت 18 روز یکشنبه هیأت دولت، پیش از گرفتن رأی کابینه درباره خود ارایه دهند، اما ناگهان در ساعت 17 با صاحبمحمدی تماس گرفته شده و از او خواسته میشود به جای ارایه برنامه درباره لرستان، برنامهای را برای استان هرمزگان آماده کند. این در حالی بود که با توجه به تصمیم دولت و نظر مثبت نمایندگان، انتصاب آنان تقریبا قطعی شده بود و حتی ایمانی، نماینده خرمآباد، صبح یکشنبه در گفتوگو با خبرنگاران، خبر انتصاب صاحبمحمدی را در جلسه یکشنبه شب هیأت دولت اعلام کرده بود.
این گزارش میافزاید: شگفتی صاحبمحمدی در اینباره و حتی درخواست شیخالاسلامی، مسئول دفتر رئیسجمهور، برای تصمیمگیری درباره استانداران در جلسه چهارشنبه دولت به نتیجه نمیرسد و سرانجام در جلسه یکشنبه عصر دولت، صاحبمحمدی به عنوان استاندار هرمزگان و معاون عمرانی استاندار قم به عنوان استاندار جدید لرستان، از کابینه رأی میگیرند که این اقدام غیرمنتظره با استعفای همزمان هر پنج نماینده استان هرمزگان همراه میشود.
بنا بر این گزارش، نمایندگان هرمزگان با انتصاب صاحب محمدی مخالفتی ندارند، بلکه به شدت از نوع عملکرد غیرمنتظره دولت گلایه دارند.
گفتنی است، بیحرمتی سایت منتسب به رئیسجمهور و نارواگویی به نمایندگان منتخب مردم استان هرمزگان به نمایندگی از مردم هرمزگان! تنها موجب قرائت یک شعر در جلسه امروز مجلس از سوی نماینده بندرعباس شد.
دیرباز گفت: بنده این شعر را در پاسخ به این نامهربانی میگویم که «هر که بد ما به خلق گوید، ما سینه او نمیخراشیم، ما خوبی از او به خلق گوییم، تا هر دو دروغ گفته باشیم».