حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری در دورانی که تصدی وزارت کشور را بر عهده داشتند، خاطرات ناگفته بسیاری دارند که یکی از آنها که درباره برخی ناهماهنگیها در گشتهای امر به معروف است، در ادامه متن خواهد آمد.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، رئیس اسبق مجلس در این ناگفتهها که در جلد دوم خاطرات خود در مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده، میگوید: گشت کمیته انقلاب و گشت ثارالله سپاه در میدان امام حسین درگیر شده بودند. ساعت 12 شب تلفن زنگ زد. دیدم بچههای کمیته هستند و میگویند، حاج آقا ما با گشت سپاه درگیر شدهایم.
به محافظان گفتم: «آماده شوید برویم ببینیم چه خبر است». وقتی به محل درگیری رسیدیم، دیدم ماشینهای پاترول کمیته یک طرف خیابان و لندکروزهای سپاه هم طرف دیگر خیابان روی هم اسلحه کشیدهاند. تا من رسیدم خواستم از ماشین پیاده شوم، بچهها گفتند خطرناک است، بیرون نیایید، همه مسلح هستند. گفتم: «عیبی ندارد، بگذارید من را بزنند تا مسئولان کشور به فکر حل این قضایا باشند. این که کار نشد!»
از ماشین پیاده شدم، بچههای کمیته گفتند: «سپاه میخواهد پیکان کمیته را خلع سلاح کند»، بعد همه با بیسیم خبر دادند و برای دعوا آمدند.
فرمانده نیروهای سپاه را خواستم و گفتم: چه کسی به شما گفته است به گشت بیایید؟ گفت: فرماندهمان در مرکز ثارالله. با عصبانیت گفتم: «غلط کرد، همه نیروهایت را جمع کن و از اینجا برو». فرمانده گروه کمیته را نیز صدا کردم و گفتم: چه کسی گفته شما این قدر نیرو را در این جا جمع کنید؟ گفت: ما باید امنیت برقرار کنیم. گفتم: غلط کردید شما هم نیروهایتان را ببرید. اصلا گشت امنیت نمیخواهم، خودم امشب تهران را اداره میکنم.
رفتم کمیته و در اتاق بیسیم تا صبح فرماندهی امور را به عهده گرفتم. صبح هم به سپاه نامه نوشتم و اعلام کردم بنده به عنوان مسئول امنیت کشور اعلام میکنم، تهران دیگر نیاز به گشت ثارالله ندارد. بعضی از بچههای سپاه هنوز هم ناراحتند و رسوباتش هنوز در ذهن آنهاست.
به هر حال، جریانی در خیابانها راه افتاد، به نام «امر به معروف و نهی از منکر»، که من بر این باور بودم یک جریان سیاسی است. به همین دلیل، به محض اینکه از وزارت کشور رفتم، این باب هم تعطیل شد. گویا، همه مسلمان و عابد و زاهد شدند و دیگر نیازی به آن نبود. در این باره هم با امام صحبت کرده بودم و ایشان فرمودند: امر به معروف و نهی از منکر این نیست که بریزند و رعب ایجاد کنند؛ بنابراین امام فرمودند: «با اینها اساسا برخورد کن. اولا این امر به معروف نیست، ثانیا این هرج و مرج ایجاد کردن در کشور است.»
خود من هم با این افراد برخورد میکردم، آن موقع آقای منتظری قائم مقام رهبری بود و با من مخالفت میکرد که تو چرا این بچهها ـ نیروهای خودسر حزباللهی ـ را میگیری؟ البته این موضوع برای من گران تمام شد