به گزارش جهان، عدم تحقق برخی شعارها و برنامه های مدنظر روسای جمهوری ابزاری را برای مخالفان دولت نهم فراهم آورده تا با استناد به آن دکتر احمدی نژاد وکابینه اش را به دروغگویی و دادن وعده کذب متهم کنند. این اتهام تنها بر این اساس صورت می گیرد که برخی وعده های دولت مردان تا کنون جامه عمل نپوشیده و به درستی محقق نشده است. 

هر چند صدها و هزاران پروژه و طرح کلان ملی وجوددارد که بعد از سالها خاک بی توجهی خوردن در این دولت افتتاح و مورد بهره برداری قرار گرفت و افزایش چند برابری تولیدات صنعتی و خودکفایی در تولید برخی محصولات کشاورزی از هدیه هایی است که بدون وعده دادن تقدیم مردم شده است اما بد اخلاقی انتخاباتی سبب ایراد چنین اتهاماتی به مقامات دولتی شده است.

بنابراین گزارش، واکاوی چگونگی جامه عمل نپوشاندن به برنامه های مد نظر سیاست مداران موردتوجه این نوشته نیست. چرا که در دولت های گذشته و به خصوص دولت اصلاحات به دلیل بالا رفتن توقعات مردم و به خصوص جامعه دانشگاهی از رئیس دولت، آخرین سال های ریاست جمهوری خاتمی مصادف با اتفاقاتی بود که در هر جا و هر زمان سیدمحمد خاتمی با شعارهایی که مردم وی را به دروغ گویی متهم می کردند بدرقه می شد. 

این درحالی است که اظهارات کسانی که خاتمی را دروغگو می خواندند به همان اندازه ره به بیراهه استدلال برده بود که دروغگو خوانان احمدی نژاد ره به تاریکستان می برند. چرا که اکتفای صرف به برنامه ها و اهداف اعلام شده و توجه نکردن به علل و عوامل ناکامی طرح ها و برنامه ها از دلایلی است که دروغگو خطاب کردن عالی ترین مقامات اجرایی کشور را با هر گرایش و تفکری به چالش می کشد. 

اما در این میان تا بدانجا که اذهان عمومی مردم و رسانه ها یاری می کند، محمود احمدی نژاد به انکار بدیهیات نپرداخته است. حتی در برخی مواردبه خصوص، با پردازش ماهرانه بحث و به حاشیه راندن مطلب از افشای اصل واقعه استنکاف ورزیده و دامن خود را به دروغ نیالوده است. اما انکار فیلم لطیفه گویی منتسب به رئیس دولت اصلاحات توسط سید محمد خاتمی، نشان داد که تقید خاتمی به بیان رک و صریح واقعیات به دلیل لباس سیاسی وی دچار خدشه ای انکار ناپذیر شده است.

چرا که خاتمی در حالی این فیلم را انکارکرده که "جهان" به دلیل برخی ملاحظات از افشای منبع منتشر کننده این فیلم خودداری می کند وگرنه در صورت نیاز با انتشار نام و چگونگی پخش شدن کلیپ لطیفه گویی سیدمحمد خاتمی، مشخص می شد که این بار که چنین فیلمی در داخل کشور و نه در یک کشور خارجی گرفته شده است نمی توان با استناد به اظهارات همراهان، آن را نیز مانند فیلم دست دادن با زنان خارجی انکار و تکذیب کرد. 

با تمام این اوصاف، ما خاتمی را دروغ گو نمی خوانیم و دوست داریم چنین باور کنیم که شخصی که هشت سال را در لباس خدمت گزاری به مردم ایران پشت سرگذارده است در نقل به عینه جملات و چگونگی انتقال آنان به رسانه ها دچار خلط و اشتباه شده است نه اینکه به دلیل رفتار سیاست منشانه مرتکب بزرگترین گناه کبیره یعنی دروغ گویی شده است. و گرنه استناد به صدها شعار و وعده محقق نشده توسط دولتمردان از جمله کسانی چون سید محمد خاتمی و ایت الله هاشمی رفسنجانی ممکن است لیستی به درازای تاریخ از دروغ پردازان و دروغ نویسان به وجود آورد.

روزی که خاتمی به دیدار شیراک در فرانسه رفت او حتی حاضر نشد از جای خود تکان بخورد و به استقبال خاتمی برود.

سرسختانه سرجای خویش ایستاد و خاتمی تنها و فقط با یک سرباز ساده فرانسوی مسیر استقبال را پیمود تا نزد شیراک برسد. دست آخر هم شیراک که با غرور تمام خواری خاتمی را مشاهده می کرده،به آهستگی از پله ها پایین می آید.

این ثمره ? سال سیاست تنش زدای دولت هفتم و هشتم بود که نتیجه ای جز این در پی نداشت.

خودتان مقایسه کنید که این صحنه ذلت است یا حماسه ژنو!

عکس ها هم مربوط به ایسنای خاتمی است وگرنه عکسهای مفتضحانه تری هم باید باشد:

 
 

منبع وبلاگ دوستداران احمدی نژاد

این چند تا عکس هم برای نشان دادن فاصله طی شده آقای خاتمی و عدم وجود فرش قرمز رسمی برای استقبال و به طور کل برای فهمیدن فرق بین استقبال رسمی و استقبال صورت گرفته از آقای خاتمی.

خوب دوستان حالا نظرتون چیه ؟ ؟ ؟ شما ها که چندین عکس برای دروغ گویی رئیس جمهور منتشر کرده بودید. درود بر این سیاست خارجی عزتمندانه که مسیر استقبال را باید به همراه چندتا سرباز طی کرد.درورد بر این سیاست عزتمندانه که حتی فرش هم برای رئیس جمهور پهن نمی کنند ، درود بر این سیاست خارجی تنش زدایی که یکروز برای دیدار با آقای شیراک باید معطل بمونی

منبع

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، اولین ستاد انتخاباتی سید محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری دهم در کشور در استان یزد کار خود را رسما آغاز کرد.
در این مراسم که در تالار شهر یزد برگزار شد، برخی از شخصیت‌های اصلاح طلب از جمله محمد رضا عارف رئیس ستاد انتخابات خاتمی و علی اکبر اولیا نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی حضور داشتند.
در این مراسم محمد رضا عارف رئیس ستاد انتخاباتی خاتمی، علی اکبر اولیا نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی، سادات اخوی رئیس ستاد انتخابات خاتمی در سال 76 و رضوی رئیس ستاد انتخابات خاتمی در سال 80 به سخنرانی پرداختند.
همچنین ستاد انتخاباتی خاتمی در زاهدان هفته گذشته به طور غیر رسمی افتتاح شد ولی فعالیت رسمی آن هنوز آغاز نشده است.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، فیض‌الله عرب‌ سرخی رئیس کمیته مالی، غلامرضا ظریفیان رئیس کمیته دانشجویی، محمد عطریانفر رئیس کمیته تبلیغات، فریدون عموزاده خلیلی رئیس کمیته جوانان و صفدر حسینی رئیس کمیته استان‌ها، مرتضی مبلغ رئیس کمیته سفرها و سخنرانی‌ها روسای شش کمیته‌ ستاد انتخاباتی سید محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری خواهند بود.
گفتنی است پیش از این محمدرضا عارف و محسن امین‌زاده، از سوی سیدمحمد خاتمی به عنوان رئیس و قائم‌ مقام ستاد انتخاباتی خاتمی انتخاب شده‌ بودند

فاطمه رجبی همسر سخنگوی دولت نهم و نویسنده هفته‌نامه یالثارات متعلق به انصار حزب‌الله به سرمقاله کیهان واکنش نشان داد، او خاتمی را مهره سوخته آمریکا خواند و برخی همفکرانش را «تروریست» و «آدم‌کش» خواند و تاکید کرد:«خاتمی ارزش ترور توسط مومنان را ندارد.»

متن کامل جدیدترین یادداشت همسر وزیر دادگستری بدین شرح است:

نمی‌دانم در سرمقاله کیهان چه نوشته شد تا بهانه دست مغضوبین و مطرودین ملت یعنی اصلاح‌طلبان برانداز قرار گیرد؟ مثلاً مجمع روحانیون مبارز که محض رضای خدا نه «روحانیت» دارند و نه مبارزه‌اشان از مبارزه با اسلام و ایران فراتر می‌رود، اطلاعیه بدهند.

مگر نه آنکه برای عمل حرام خاتمی در «دست دادن با زنان» و «سفر ضد ملی و ننگین او به واشنگتن» همین گروه به «مبارزه با اسلام و انقلاب برخاستند» تا از خاتمی و نه، بلکه از «آمریکا و اسلام‌ستیزی و مذهب‌سوزی دفاع کنند»؟ حال ممکن است یکی دو نفر در آن گروه مستثنی باشند. این را هم نمی‌دانم؟!

اما مسأله ترور خاتمی که به سر مقاله کیهان نسبت داده شده و پیرامون آن هیاهو، به چند توضیح نیازمند است:

1. خاتمی مهره سوخته آمریکاست که البته این‌بار به دلیل افشا شدن پشتوانه‌ای چون هاشمی رفسنجانی، سوخته‌تر شده است.
از این رو منهای رسوایی اعمال حرام و سجده به پیشگاه امریکا و انگلیس و شاید؟! مورد غضب و نفرت ملت است. ملت یعنی ایرانیان وطن‌دوست، مسلمانان مؤمن و وفادار به ولایت‌فقیه و دوست‌داران عزت و اقتدار ملی! اوباش و بی‌بندوبارها و مذهب‌ستیزان و ذلت‌پرستان و سرمایه‌خواران صنفی دیگر هستند.

2. تروریسم را باید معنا کرد و دانست چه کسی تروریست است؟ اصلاح‌طلبی برانداز با پیش‌زمینه «توسعه»، یک «تروریسم کامل ایمانی» است. 8سال حاکمیت سیاه خاتمی نشان داد که هدف این برنامه امریکایی چیزی جز ترور ایمان‌های مردم نیست. از این‌رو ترور شخصیت و اندیشه یکی از سر فصل‌های عملی خاتمی و هواداران امریکایی او بود. نمونه‌ای چون حضرت آیت‌الله مصباح کافی است تا این تروریست‌های ایمانی برای همیشه سیاه‌روی باقی بمانند.

3. تروریسم به معنای مصطلح آن یعنی «آدم‌کشی» را هم می‌توان در صف اصلاح‌طلبان به عینه دید؟! می‌پرسم واقعا متهمان پرونده انفجار نخست‌وزیری که به شهادت شهیدان باهنر و رجایی انجامید در کدام صف قرار دارند؟ آیا آنها طلایه‌دار حمایت و نامزدی خاتمی برای براندازی نیستند؟ آن «سازمان مخوف» که شهید بزرگوار، سید جلیل‌القدر لاجوردی در وصیت نامه‌اش مسؤولان نظام را نسبت به حضور آنها در عرصه‌ قدرت هشدار داد، تروریست‌هایی هستند که لاجوردی تا آخرین لحظات عمر آنها را متهم می‌دانست.

4. شهید لاجوردی در دوران پادشاهی خاتمی به شهادت رسید! این نکته چه معنایی دارد؟ قاتل یا قاتلان او که بودند؟ همین که گفته شد قاتل وی در آبادان دیده شده و مثلا کشته شده یا... کافی بود؟

5. هر چند «دین‌سوزی»، «مذهب‌ستیزی»، «وطن فروشی»، «بیگانه‌پرستی» در نظر بسیاری از دین‌مردان و وطن‌دوستان راهی جز «اعدام دینی و انقلابی» ندارد و «کسروی ملحد» و «منصور خیانتکار» دو نمونه از آنها هستند، و «رزم‌آرای انگلیسی» نمونه سوم؛ اما:

الف- «کسروی» که هر چند عمل خاتمی را نداشت و تا زمانی که لباس دین بر تن او بود، به حرام آشکار نیالود، اما رادمردی چون شهید نواب صفوی اعدامش کرد.

ب- منصور نخست‌وزیر خائن نیز توسط شهدای بزرگواری از خیل متدینیان حسینی علیه‌السلام اعدام شد.

و این دو نفر با فتوای شرعی مجتهدانی بزرگوار مجازات شدند.

رزم آرا اگر توسط فدائیان اسلام اعدام شده باشد قطعا دارای حکم شرعی بوده، و اگر آنگونه که شبهه‌افکنان تاریخ‌نگار مطرح می‌کنند از سوی شاه کشته شده باشد، باز هم وجهی داشته است. آن وجه «ترس شاه از قدرت انگلیسی او بوده است که موجب از چشم افتادن نوکری شاه نزد انگلیسی‌ها می‌شده است.»

آیا خاتمی حتی دارای قدرت رزم‌آراست که انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها‌ی رقیب و در ردیف خود از او بترسند و به ترورش دست بزنند؟

هم‌چنین وقتی دادگاه ویژه روحانیت حتی با شکایت گروه‌های مردمی، انجام وظیفه نکرد و خاتمی مجری عمل حرام را به دادگاه نکشانید، چگونه انتظار است کسی حکم اعدام او را بدهد تا متشرعان آن را اجرا کنند؟ غیرمتشرعان هم که دلبسته اویند. همین‌جا می‌گویم دادگاه ویژه فقط می‌تواند درخواست‌کنندگان سوال از هاشمی را به صلیب بکشاند و طلبه سیرجانی را زندانی و محکوم نماید. اجرشان با امام زمان صاحب اصلی کشور!

در نتیجه هر چند در روزگار 8 ساله سیاه حکومت خاتمی، حتی سیدالشهدا هم مورد تهاجم قرار گرفت، و حتی امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف توسط برادر خاتمی – نعوذبالله - به استیضاح کشانیده شد و حتی... اما:

ارزش خاتمی کمتر از آن است که ترور شود یا اعدام انقلابی! او باید بماند. بار دیگر ماجرای هاشمی با همه‌ غرور تکرار شود. صفوف مسلمانان او را متاسفانه در لباس دین به عنوان دین‌ستیز عقب برانند و طرد کنند، مانند هاشمی!

او باید بماند تا روحانیت عظیم‌الشان بدون واهمه از خیل تروریست هواداران این دو نفر برای تعیین تکلیف کنند. چرا باید ترور شود؟ به لحاظ ارزشی که ندارد؟ یا آنکه برای پیشگیری از آبروریزی‌هایی که ممکن است در آینده بیشتر شود؟ در مورد این دومی احتمال دارد دوستارانش به صرافت بیافتند.

نکته پایانی آنکه «اسرائیل» آشکارا می‌گوید: «احمدی‌نژاد باید ترور شود.»

امریکا آشکارا اعلان می‌کند: «هرکسی در ایران رأی بیاورد جز احمدی‌نژاد.»

اصلاح‌طلبی برانداز به رهبری رفسنجانی امان و قرار از کف داده‌اند تا احمدی‌نژاد رأی نیاورد.

پرسش:

اگر آنچنانکه واقعیات جامعه نشان می‌دهد، بنا است تحریکات و تحرکات آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها و مافیای داخلی رأی بیاورد، که چنین خواهد شد. ان‌شاالله- چرا باید خاتمی ترور شود؟ مجمع روحانیون مبارز؟! یا آن سازمان مخوف یا مشارکت آمریکایی و به طور کلی مافیاگران برای مظلوم‌نمایی و رأی‌آوری به دنبال حربه‌ای دیگر بروند.

خاتمی را کسی از مؤمنان ترور نخواهد کرد. او ارزش این کار را ندارد و مؤمنان تروریست نیستند.

یک دیپلمات آگاه در بیروت مدعی شد، سید محمد خاتمی پیش از اعلام نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، با ارتباط گیری با سران برخی دولت‌های عربی و غربی متعهد شد که در صورت پیروزی، در روابط با آنها "دیدگاه مصلحت‌اندیشانه " را بر "دیدگاه عقیدتی " ترجیح دهد.

به گزارش خبرگزاری فارس، یک پایگاه خبری عربی به نقل از این منبع دیپلماتیک که به نام وی اشاره‌ای نشده است، فاش کرد: در پی اعلام نامزدی خاتمی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، تحولی منطقه‌ای در حال شکل‌گیری است که ناشی از ارتباط گیری‌های وی با سران برخی دولت‌های موسوم به "کشورهای عربی محور اعتدال " و برخی کشورهای مؤثر در جامعه جهانی است.
بنا بر این گزارش، خاتمی در این تماس‌ها متعهد شد تا دیدگاه "مصلحت‌اندیشانه " در روابط منطقه‌ای را جایگزین دیدگاه "عقیدتی " کند و با یادآوری روابط مستحکم دولت وی با کشورهای عربی موسوم به "محور اعتدال "، متعهد شد تا پس از روی کار آمدن اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده، روابط با این کشورها را نه‌تنها به وضع سابق برگرداند بلکه بهتر و مستحکم‌تر کند و در راستای "طرح صلح عربی " نیز تلاش نماید.
طرح موسوم به "صلح عربی " که به پیشنهاد ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی در نشست سران عرب در بیروت در سال 2002 میلادی به تصویب رسید بر عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی در صورت عقب‌نشینی کامل این رژیم از سرزمین‌های اشغالی سال 1967 میلادی، تشکیل دولت فلسطین و حل مشکل آوارگان فلسطینی تأکید دارد.
پایگاه خبری دنیانیوز می‌افزاید: خاتمی در این تماس‌ها از سران این کشورهای خواسته است با فشار بر دولت "باراک اوباما " رئیس جمهور آمریکا، وی را برای تسریع گفت‌وگوهای مستقیم بین واشنگتن و تهران متقاعد کنند تا بدین‌وسیله بهانه را از دست تندروها در جامعه ایران بگیرند.
این گزارش حاکی است، اظهارات اخیر اوباما درباره آمادگی دولت آمریکا برای گفت‌وگو با تهران در آینده نزدیک، ناشی از پاسخ مثبت سران این کشورها به درخواست خاتمی بوده است.
این منبع دیپلماتیک افزوده است: این تماس‌ها خاتمی را برای اعلام نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری تشجیع کرد زیرا وعده‌هایی دریافت کرد که حاکی از همکاری تام و تمام این کشورها با وی در صورت انتخاب به عنوان رئیس‌جمهوری آینده ایران است.
سران کشورها که این منبع از آنان با عنوان "محور اعتدال عربی " و "سران برخی کشورهای مؤثر در جامعه جهانی " نام برده است، در پاسخ به اظهارات خاتمی تصریح کرده‌اند که اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده به پیروزی چشمگیری دست یابند، جامعه عربی و جامعه جهانی، با دیدگاه بسیار مثبتی با ایران تعامل خواهند کرد و منافع ایران را به‌سان منافع خود در نظر خواهند گرفت و همچنین به جای اینکه مانند وضع کنونی به ایران به عنوان "دشمن " بنگرند به آن به عنوان یک "شریک " خواهند نگریست.
این گزارش می‌افزاید: سران این کشورها تأکید کرده‌اند که این دستاوردها تنها در صورتی محقق خواهد شد که خاتمی متعهد شود در صورت پیروزی در انتخابات، با حکومت‌های عربی منطقه راه همکاری در پیش بگیرد و از روابط قدرتمند خود با «نیروهای غیرقانونی» مانند حماس و حزب‌الله لبنان، در راستای به ثمر نشستن طرح صلح عربی و برقراری آرامش در منطقه عربی به وسیله همکاری با حکومت‌های عرب استفاده کند.
این منبع دیپلماتیک خاطرنشان کرده است که سران این کشورها همچنین از خاتمی خواسته‌اند از تشدید جدال سنی ـ شیعه به‌ویژه در کشورهای لبنان، عراق و بحرین جلوگیری کند و از بیان اظهارات و حتی تلویحاتی که بیانگر تمایل ایران به تهدید امنیت کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس است بپرهیزد.

محتشمی دبیرکل حزب آزادی گفت: خاتمی و میرحسین موسوی دو طیف مقابل یکدیگر هستند و منظومه فکری میرحسین با شرایط امروز کمتر سازگاری دارد.

مجید محتشمی دبیر کل حزب آزادی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، اظهار داشت: خاتمی از سرمایه اجتماعی غنی‌تری نسبت به میرحسین موسوی برخوردار است و به لحاظ فکری هم، آنچه که در زمان میرحسین وجود داشت اندیشه دولت بزرگ و جامعه کوچک است به این صورت که دولت‌سالاری بر کشور باید حاکم باشد و دولتی که اقتصاد را 80 درصد در دست داشته باشد، تصمیم‌ساز اول و آخر در امور کشوری باشد.
وی افزود: در حالی که در زمان خاتمی دولت تصمیم گرفته بود خودش را تبدیل به نهادی کند که صرفا فعالیت‌های حاکمیتی را انجام دهد و سایر فعالیت‌ها را به مردم واگذار کند.
این فعال سیاسی گفت: خاتمی و میرحسین دو طیف مقابل یکدیگر هستند و منظومه فکری میرحسین نیز با شرایط امروز کمتر سازگاری دارد و می‌‌طلبد که مهندس موسوی در منظومه فکری خود تغییر دهد و پس از اعمال تغییرات با این تفکر که می‌تواند با حضور خود تغییراتی را ایجاد کند، در عرصه کشور وارد شود.
محتشمی تصریح کرد: خاتمی از این لحاظ جلوتر است و با مجموع این چالش‌ها و تغییرات، هماهنگ شده و از لحاظ سرمایه اجتماعی هم خاتمی از وضعیت بهتری نسبت به میرحسین موسوی برخوردار است.
وی افزود: معتقدم برخی از افراد تندرو که در دوران اصلاحات به نوعی به دنبال چالش کشیدن دولت اصلاحات بودند با آمدن میرحسین موسوی طبعا نمی‌توانند قدرت مانور کافی داشته باشند.
دبیر کل حزب آزادی ادامه داد: به اعتقاد ما خاتمی باید تلاش کند که از مجموع اصلاح‌طلبان واقعی در پیرامون خود بهره بگیرد و بتواند برنامه‌هایی که مدنظرش است را سازماندهی کند.
مجید محتشمی تصریح کرد: خاتمی یکی از گزینه‌های مطلوب و مورد اقبال مجموع اصلاح‌طلبان است و البته به طور رسمی حضور خود را در انتخابات اعلام نکرده ولی در صورت آمدن او احتمال اینکه بر روی او اجماع صورت بگیرد بسیار است.
وی اشاره کرد: آنچه که در بین اصلاح‌طلبان مطرح است عمدتا هم خاتمی و هم کروبی از مطلوبیت خوبی برخوردارند ولی پیشنهاد ما اجماع بر روی یک کاندیدا است.
دبیرکل حزب اصلاح طلب آزادی با اشاره به مطرح شدن کاندیداهای متعدد از سوی اصلاح طلبان گفت: اصلاح طلبان اگر بخواهند در انتخابات با اصول گرایان رقابت داشته باشند باید به کاندیدای واحد برسند و اگر این چنین نشود ما پا به عرصه ای خواهیم گذاشت که احتمالاً نتیجه آن شکست است.
محتشمی با تأکید بر اینکه کاندیدای حزب آزادی قطعاً از دایره اصلاح طلبی خارج نخواهد بود یادآور شد: حزب آزادی در غالب جبهه آزادی (متشکل از 20 حزب و ائتلاف سیاسی) قرار است در آینده‌ای نزدیک کنگره ای برگزار کند که به احتمال زیاد کاندیدای خود را در آن کنگره مشخص خواهد کرد.
وی درباره وضعیت اصولگرایان در انتخابات نیز گفت: اصولگریان مجبورند از آقای احمدی نژاد حمایت کنند و در حال حاضر فرد شاخصی که به اندازه احمدی نژاد بتواند یک اجماع در بین اصول گرایان ایجاد کند وجود ندارد.
دبیرکل حزب آزادی بیان داشت: اگر خاتمی به صورت قطعی کاندیداتوری خود را اعلام کند در صورتی که اصلاح‌طلب‌ها روی شخص دیگری مثل کروبی اجماع کنند باید از او حمایت کند و یا بالعکس کروبی از خاتمی حمایت کند.
محتشمی خاطر نشان کرد: خاتمی یک ویژگی دارد و آن این است که هشت سال دولت اصلاحات را اداره کرده و معایب و محاسن کار و اولویت‌ها و مجموعه آسیب‌هایی که در آن مقطع وجود داشته را شناخته و می‌تواند در یک دوره جدید مثلاً در دولت دهم با شناخت آن آسیب‌ها نسبت به تقویت نقاط قوت خودش اقدام کند.
وی یادآور شد: کروبی نیز یک ویژگی خوبی دارد و آن شجاعت است و به اعتقاد ما این ویژگی چیزی است که مجموع اصلاحات در دوره‌های گذشته به دلیل ضعف اقدامات شجاعانه عملا با شکست مواجه شد ولی کروبی از این شجاعت برخوردار است و عمدتا اگر کسانی به دنبال نهادینه کردن استبداد در کشور هستند کروبی می تواند دندان استبداد را بکشد همان‌چیزی که آقای خاتمی از پس آن برنیامد.
دبیر کل حزب آزادی تاکید کرد: به اعتقاد ما تا اواسط اسفند ماه این فرصت هست که جبهه اصلاحات به کاندیدای واحدی برسد و به اجماع نائل شود و این کار به رایزنی نیاز دارد.
محتشمی با اشاره به عدم اعلام کاندیداتوری میرحسین موسوی افزود: میرحسین دچار یک تردید بنیادین است و همین باعث شده در طی 20 سال گذشته یک گوشه‌گیری را اتخاذ کرده و این در فردی که در راس دولت بوده یک ضعف است و وی باید تلاش می‌کرد در دوره‌های بعدی با توجه به تجربیاتی که داشت با حضورش در مجامع اصلاح‌طلبان همراهی گسترده‌تری داشته باشد.
وی افزود: ولی عدم حضور و کناره‌گیری ایشان نه تنها در عرصه قدرت بلکه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی باعث شده نسل دوم و سوم انقلاب تقریبا هیچ شناختی نسبت به میرحسین موسوی نداشته باشند.
این فعال اصلاح‌طلب در پایان اظهار داشت: هر دو جناح کاندیدای ریاست جمهوری را با معاون اول خود معرفی می‌کنند و معتقدم میرحسین موسوی یا اشخاص دیگر در بدنه اصلاحات می‌توانند با عنوان معاون اولی مطرح شوند و این اتفاق خوشایندی بود که در بین هر دو جناح اتفاق افتاد و این کار در آمریکا نیز صورت گرفته است.

سید محمدخاتمی ازحضور در دانشگاه تهران منصرف شد.

شنیده های خبرنگار «جهان» حاکی ازآن است ، حجت الاسلام سیدمحمدخاتمی رئیس جمهور سابق ایران که قرار بود برای سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران حضور یابد از این کار منصرف شده است.

 

بنابراین گزارش این سخنرانی قرار بود روز یکشنبه به مناسبت ایام روز دانشجو انجام شود.

 

این در حالی است که برخی جریانات تندرو در پی این هستند تا لغو سخنرانی خاتمی را ناشی از عدم اعطای مجوز به برنامه حضور رئیس جمهور سابق در دانشگاه تهران نسبت دهند.

 

گفتنی است سید محمد خاتمی در آخرین حضور خود در دانشگاه تهران، جلسه پرتنشی را پشت سر گذاشته بود.

 

واکنش دوپهلوی خاتمی

 

رئیس‌‏جمهوری سابق کشورمان در مصاحبه با ایلنا در پاسخی دوپهلو پرامون این موضوع گفت: انشاء‌‏الله در دانشگاه تهران حضور پیدا می‌‏کنم. 

بنابراین گزارش «سید محمد خاتمی»، در حاشیه یازدهمین کنگره حزب مشارکت در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که آیا برای روز دانشجو به دانشگاه تهران می‌‏روید، به شوخی گفت: من دانشگاه رفته‌‏ام و مدرکم را هم گرفته‌‏ام. 

وی اظهار داشت: انشاء‌‏الله که می‌‏روم اما تاریخ آن را دقیقا نمی‌‏دانم؛ لابد اعلان می‌‏کنند. 

رئیس‌‏جمهوری سابق کشورمان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه گفته می‌‏شود، شما روز یکشنبه در دانشگاه تهران سخنرانی می‌‏کنید، گفت: انشاء‌‏الله.

دو نشریه شاخص طیف خاصی از اصولگرایان که هر دو نیز چهارشنبه ها منتشر می شوند، در شماره های اخیر خود، سیدمحمد خاتمی را مورد نقدهای شدید خود قرار دادند.

به گزارش عصرایران، نشریه پرتو سخن که تحت نظر موسسه امام خمینی قم به مدیریت آیت الله مصباح اداره می شود در تیتر یک خود به قلم قاسم روانبخش نوشت: "چه کسانی غرب باوری را در بدنه نظام نهادینه می کردند؟" و افزود: "آقای خاتمی، رییس جمهور سابق، با نهادینه کردن غرب باوری در بدنه نظام، اظهار می داشت: "شما برای این که بتوانید پیشرفت کنید و بمانید، راهی جز راه غرب ندارید" (روزنامه آریا 28/6/79) و "راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی" (همان).
او خردورزی را تنها راه حل مشکلات مطرح و توصیه می کند که گذشته را باید رها کرد و امروزی شد. راه امروزی شدن هم تمسک به "بنیاد زندگی غربی است" (سخنرانی در دانشگاه علامه، 21/3/70)
باورمندی آقای خاتمی به غرب به حدی است که می گوید: "به آینده نخواهیم رسید مگر اینکه از مدرنیته و تجدد بگذریم" (همان)

روانبخش در بخش دیگری از مقاله خود آورده است: "شیفتگی آقای خاتمی به غرب به ویژه آمریکا به حدی است که نمی تواند آن را در دل مخفی کند؛ بلکه در سفر به آمریکا مکنونات قلبی اش را اینگونه بیرون می ریزد: "واقعا به طور بسیار جدی مایلم یک ماه را در این شهر (نیویورک) بگذرانم تا معماری آن را بررسی کرده با آمریکایی ها صحبت کنم... آمریکا و آمریکایی ها برایم فوق العاده جالبند" (لوموند، 24/9/98 م) 

به باور روانبخش ، این نوع نگرش به غرب و غرب باوری موجب شد تا روحیه خودباوری و اعتماد به نفس در میان برخی مسوولان جای خود را به غرب باوری داده، برای پیشرفت، همه نگاه ها را به دروازه های غرب بدوزند و کشور ایران را همانند عصر هویدا و پهلوی به بازاری مناسب برای کالاهای غربی از رده خارج شده و مستعمل تبدیل نمایند. در عرصه نظامی نیز با چند توپ و تانکی که به ما می فروشند و آمار دقیق آن را هم می دانند، همچنان ضعیف نگاه دارند تا بتوانند با تهدید و ارعاب، خواسته های خودشان را بر ما تحمیل کنند.

در همین حال، هفته نامه یالثارات- ارگان مطبوعاتی انصار حزب الله - نیز در صفحه اول خود تیتر زد: "ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا" و با اشاره به نامه احمدی نژاد به اوباما و نامه دولت خاتمی به بوش در سال 2003 نوشت: "ماهیت نامه دکتر محمود احمدی نژاد به اوباما رییس جمهور منتخب آمریکا و قصد و انگیزه او ناشی از یک روحیه و منش توحیدی و جهان بینی است" و افزود: " هر ایرانی با خواندن نامه احمدی نژاد به اوباما، از غرور و افتخار دچار هیجان و شعف می شود، چرا که پیام برخاسته از فضای معنوی و حماسی حاکم بر سراسر نامه، جان هر ایرانی را زنده می سازد، و او را به یاد تاریخ صدر اسلام و ارسال پیک های پیامبر عظیم الشان (ص) به سران کشورهای دنیا و سالهای پایانی عمر پر برکت رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) و نامه آن بزرگوار به گورباچف می اندازد. اتمام حجت و هشدار به رییس جمهور ایالات متحده آمریکا و متهم نمودن او و روسای جمهور قبل از او به بی عدالتی و بی کفایتی و جهانخواری و نقض حقوق بشر، کاری نیست که از عهده هر کسی برآید.

یالثارات در ادامه افزود: "اما ملت شریف و فهیم ایران اسلامی به خوبی به یاد دارند که چگونه در پنجم مهر ماه سال 1382 از طریق رادیو بی بی سی مطلع شدند، دولت اصلاحات بر خلاف انتظارات آنها و بر خلاف شئونات ایرانی و بر خلاف رسالت و گفتمان و اندیشه های سیاسی امام خمینی (ره) و خط مشی مقام معظم رهبری و مغایر با اصول و آرمان های انقلاب اسلامی در نامه محرمانه ای که به جرج بوش رییس جمهور آمریکا فرستاده، چه دسته گلی به آب داده و چگونه آبروی ایران و ایرانی را به باد حراج داده بود... رادیو بی بی سی قسمتی از این نامه را فاش کرده، دولت اصلاحات خطاب به مقامات کاخ سفید نوشته: برای اختلافات فی مابین حاضر است برای خلع سلاح حزب الله لبنان و شفاف سازی تمامی فعالیت های هسته ای، دست برداشتن از حمایت گروه های فلسطینی و ... تلاش نماید.
پس از افشای قسمتی از این نامه که خون هر حزب اللهی را به جوش می آورد، رادیو بی بی سی چنان هموطنان شهید فهمیده و همسنگران شهید باکری و همت و همرزمان شهید کاظمی و شهید بقایی و دقایقی و شهید موسوی را بزدل و ترسو توصیف نمود؛ طوری که در گزارش خود آورده است: "در آوریل 2003 میلادی در شرایطی که تانک های آمریکایی در خیابان های بغداد حرکت می کردند این نگرانی در تهران شدت می گرفت که شاید پس از عراق نوبت ایران باشد."

اوج فاجعه اینجاست که ارسال چنین نامه ای از سوی دولت آقای سید محمد خاتمی برای مقامات کاخ سفید آمریکا، بزرگترین پیروزی به حساب آمده طوری که سیاستمداران آمریکایی مدعی شدند ایرانیان از صدای شنی تانک ها در بغداد به وحشت افتادند و با ارسال چنین نامه ای ضمن تن دادن به تمامی خواست های آنها به التماس افتاده اند که آنها را از لیست کشورهای شرور خارج کنند. لذا چون چنین عکس العملی را از دولت قبلی ایران دیده بودند این را ماحصل تهدیدات تلقی نموده و از این رو در انتظار واکنش مشابه دولت آقای احمدی نژاد بودند که با سیلی های پی در پی احمدی نژاد و امت حزب الله مواجه شدند.

به نوشته یالثارات ، خاتمی در نامه اش دست دوستی به سمت آمریکا دراز کرده و حاضر شده به خاطر دوستی با آمریکا از مظلومیت فلسطین و قتل و عام فلسطینی ها و محاصره قدس شریف چیزی نگوید و هیچ گونه حمایتی نسبت به آنها نداشته باشد و برای خلع سلاح حزب الله لبنان تلاش نماید و تمام برنامه های هسته ای را طبق میل مقامات کاخ سفید شفاف سازی نماید.

 آمریکا در مقابل این نامه که به قیمت تاراج رفتن آبرو و حیثیت ایران و ایرانی و شکستن قلب میلیون ها مسلمان دربند فلسطینی و مجاهدین لبنانی و بدبین شدن جمیع مسلمانان و آزادیخواهانی که روزی ایران و ایرانی را مهد آزادی و الگوی جوانمردی و رادمردی می دانستند تمام شده، نه تنها عکس العمل مثبتی که دلخواه مورد انتظار آقای خاتمی بوده نشان نداده، بلکه خیلی هم عصبانی شده بودند که چطور دولتمردان ایرانی جرات کرده اند به آمریکا نامه بنویسند."

نکته قابل توجه و حایز اهمیت و کلیدی مساله اینجاست که، این نامه در سال 1382 نوشته و ارسال شده ولی مردم ایران پس از گذشت سه سال بعد از آن تاریخ از طریق رادیو بی بی سی لندن به صورت گسسته و گریخته از آن مطلع می شوند؛ یعنی نامه با طبقه بندی به کلی سری و بدون اینکه وجدان عمومی که مطبوعات و رسانه ها هستند از آن مطلع شوند و به صورت چراغ خاموش ارسال شده است. 

اما از آن طرف می بینیم که احمدی نژاد در کمال اقتدار و غرور و غیرت ایرانی، در اوج دشمنی با دولت آمریکا و بدون درخواست دوستی و بدون اینکه وعده و وعید و باجی به آمریکا بدهد و ضمن دفاع از حقوق حقه فلسطین و مظلومیتش و غاصب و نامشروع دانستن دولت اشغالگر قدس و حمایت از حزب الله لبنان، اول آن نامه توحیدی و تاریخی را به جرج بوش می نویسد و بلافاصله صدا و سیما و تمامی مطبوعات و رسانه ها را از متن نامه خود آگاه می کند و اخیرا هم که به بهانه پیروزی اوباما، نامه ای به او نوشتند که تمام سیاست خارجی و داخلی آمریکا را به چالش کشاندند و صراحتا او و تمام روسای جمهور قبل از او را به بی کفایتی و بی عدالتی و نقض حقوق بشر و زیاده خواهی و جنگ طلبی و مظلوم ستیزی و حمایت از ظلم و ظالمین متهم نمودند که متن نامه هم بلافاصله در اختیار همگان گذاشته شده است.

استراتژیست اصلاح طلبان گفت: خاتمی دچار توهم است و فکر می‌کند که شرایط مثل دوم خرداد 76است؛ اما همه می‌دانیم که شرایط فرق کرده و فضا ابهام دارد، حداقل این است که پایگاه اجتماعی همانند آن دوران را در حال حاضر نداریم.

سعید حجاریان، استراتژیست اصلاح‌طلبان که در منزل یکی از سران دوم خردادی درباره آخرین وضعیت انتخاباتی اصلاح طلبان صحبت می کرد، با یادآوری وضعیت نامعلوم انتخابات و خطرات احتمالی شکست خاتمی گفت: خاتمی دچار توهم است و فکر می‌کند که شرایط مثل دوم خرداد 76 است؛ اما همه می‌دانیم که شرایط فرق کرده و فضا ابهام دارد، حداقل این است که پایگاه اجتماعی همانند آن دوران را در حال حاضر نداریم.

وی دلیل این اظهار نظر خود را اینگونه شرح داد که: ...چراکه آقای خاتمی یعنی تمام ظرفیت اصلاح‌طلبان و بالاتر از خاتمی سراغ ندارم.

حجاریان در ادامه تحلیل انتخاباتی خود افزود: در مقابل احمدی‌نژاد و دو قطبی‌شدن فضای انتخابات، احتمال شکست هم وجود دارد، حضور خاتمی باعث وحدت اصولگرایان می‌شود و احتمال رای‌نیاوردن خاتمی را نیز باید حساب کنیم.

وی در تحلیل وضعیت جبهه دوم خرداد افزود: عنصری به نام کروبی هم نه به شورای حکمیت و نه نظرسنجی و نه هیچ مکانیسم دیگری تن نمی‌دهد و به هیچ وجه حاضر به کناره‌گیری نیست.

حجاریان افزود: درعین حال خاتمی عنصر دست نخورده‌ای نیست که نتوانند تخریب کنند، تخریب خاتمی چندان سخت و دشوار نیست و اما و اگرهای فراوانی در طی هشت سال باقی مانده که می‌تواند بهانه محافظه‌کاران شود.

وی در پایان تاکید کرد: اگر می‌خواهیم اصلاحات را زنده نگه داریم، در فرصت دیگری از خاتمی دعوت کنیم تا آبروی اصلاحات و ظرفیت اجتماعی‌مان حفظ شودستراتژیست اصلاح طلبان گفت: خاتمی دچار توهم است و فکر می‌کند که شرایط مثل دوم خرداد 76 است؛ اما همه می‌دانیم که شرایط فرق کرده و فضا ابهام دارد، حداقل این است که پایگاه اجتماعی همانند آن دوران را در حال حاضر نداریم.

سعید حجاریان، استراتژیست اصلاح‌طلبان که در منزل یکی از سران دوم خردادی درباره آخرین وضعیت انتخاباتی اصلاح طلبان صحبت می کرد، با یادآوری وضعیت نامعلوم انتخابات و خطرات احتمالی شکست خاتمی گفت: خاتمی دچار توهم است و فکر می‌کند که شرایط مثل دوم خرداد 76 است؛ اما همه می‌دانیم که شرایط فرق کرده و فضا ابهام دارد، حداقل این است که پایگاه اجتماعی همانند آن دوران را در حال حاضر نداریم.

وی دلیل این اظهار نظر خود را اینگونه شرح داد که: ...چراکه آقای خاتمی یعنی تمام ظرفیت اصلاح‌طلبان و بالاتر از خاتمی سراغ ندارم.

حجاریان در ادامه تحلیل انتخاباتی خود افزود: در مقابل احمدی‌نژاد و دو قطبی‌شدن فضای انتخابات، احتمال شکست هم وجود دارد، حضور خاتمی باعث وحدت اصولگرایان می‌شود و احتمال رای‌نیاوردن خاتمی را نیز باید حساب کنیم.

وی در تحلیل وضعیت جبهه دوم خرداد افزود: عنصری به نام کروبی هم نه به شورای حکمیت و نه نظرسنجی و نه هیچ مکانیسم دیگری تن نمی‌دهد و به هیچ وجه حاضر به کناره‌گیری نیست.

حجاریان افزود: درعین حال خاتمی عنصر دست نخورده‌ای نیست که نتوانند تخریب کنند، تخریب خاتمی چندان سخت و دشوار نیست و اما و اگرهای فراوانی در طی هشت سال باقی مانده که می‌تواند بهانه محافظه‌کاران شود.

وی در پایان تاکید کرد: اگر می‌خواهیم اصلاحات را زنده نگه داریم، در فرصت دیگری از خاتمی دعوت کنیم تا آبروی اصلاحات و ظرفیت اجتماعی‌مان حفظ شود