قصه های انتخاباتی
علی زراندوزیکی بود یکی نبود یه شیخ اصلاحات بود که ... که ... آقای کروبی! بیدار شوید لطفا... داریم قصه شما را برای مردم تعریف می کنیم ها...
پس از خواب ماندن شیخ در فریم قبلی و سایر لحظات حساس چند سال اخیر او تصمیم گرفت غذاهای چرب و سنگین نخورد اما خبر کناره گیری سید محمد خاتمی از کاندیداتوری اشتهای او را باز کرد و...
شیخ قصد داشت با تاسیس شبکه ماهواره ای و استفاده از نیرو های جوان ،هنرمند و مانکن (!) انقلابی در این عرصه ایجاد کند اما حیف که استعدادهای نمایشی و دیجیتالی شیخ جدی گرفته نشد...
تصمیم شیخ برای حضور در انتخابات جدی بود و با وجود پیشرفت زیاد علم در چهار سال گذشته، وعده پرداخت ماهیانه پول به هر ایرانی همچنان محبوب ترین وعده شیخ به حساب می آمد!
برخلاف آقای خاتمی که به نظر شیخ اطرافیان باصفایی نداشت، اطراف شیخ پر از آدمهای این کاره و اینترنت بازو تئوریسین? بود که در سوابق شان همه چیز ( از شیر مرغ گرفته تا واکس و برس کفش! ) یافت می شد!
وشیخ با نزدیک شدن به انتخابات هر شب این کابوس را میدید و عرق ریزان از خواب می پرید! راستی به نظر شما خواب شیخ کج است یا راست؟
منبع: گل آقا