87/11/11
10:9 ع
ساواک، فلک، آپولو، شکنجه، کابل و... اصلی ترین واژگان زندانیان سیاسی زمان طاغوت است. گرچه سالهای درازی از روزگار مبارزه می گذرد اما هنوز زخم های شکنجه دژخیمان بر روی تن مجاهدان سنگینی می کند و حالا فرا رسیدن سی امین سالگرد انقلاب اسلامی، فرصتی است تا پس از سالها مقاومت آنان، تجلیلی مناسب هرچند کوچک در مقابل جان فشانی آنان به عمل آید.
سالن بزرگ وزارت کشور پنجشنبه شب، میزبان بسیاری از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب بود که بخش بزرگی از جوانی خود را برای انقلاب گذاشته اند و حال گرد پیری برصورت آنان نشسته و به تماشای ثمره تلاش های خود در آستانه 30 سالگی انقلاب نشسته اند.
اشخاصی که وجود آن ها دلیل بسیار محکمی بر حقانیت انقلاب اسلامی و واژگونی نظام سلطنت است.
مجسمه های زنده
اگر چه زمان شروع مراسم ساعت 19 ذکر شده بود، اما از آنجا که تأخیر جز جدا نشدنی این گونه برنامه ها محسوب می شود، مدعوین این مراسم نیز مجبور بودند تا شروع برنامه وقت خود را صرف قدم زدن در قسمت ورودی سالن و خوش و بش با دوستان و آشنایانی کنند که بعد از مدت ها آنها را می دیدند.
البته دراین بین هم حرکت هنرمندانه تعدادی از بازیگران تئاتر که خود را به صورت یکپارچه به رنگ سفید در آورده بودند و قفس به دست به آرامی در قسمت ورودی سالن قدم می زدند سبب سرگرمی مدعوین مراسم شده بود.
دومین کنگره ملی فجر آفرینان و تجلیل از زندانیان سیاسی بعد از انقلاب مثل هر مراسم دیگری با قرائت آیاتی از کلام الله مجید و سرود مقدس جمهوری اسلامی آغاز شد و علی رغم این که تبلیغات رسانه های مختلف خبر حضور رییس جمهور در این مراسم می داد، اما در ابتدای مراسم جایگاه رییس جمهور خالی بود.
نکته جالب در این بین این بود که در دقایق اول شروع برنامه مهمانانی که در ردیف اول سالن نشسته بودند، به ردیف پشتی منتقل شدند، و صندلی های ردیف جلو کاملاً از جا کنده شده و به بیرون از سالن انتقال پیدا کرد.
حالا فلسفه این کار حفاظتی بود، یا این که از نظر مدیر مراسم این صندلی ها از نظر زیبایی شناسی با نظرات ایشان، تطابق نداشت!
از طرف دیگر ردیف جلو به خاطر تجمع فیلمبرداران و عکسان از مهمانان ردیف جلو به خصوص سمیر قنطار مبارزه لبنانی حسابی شیر تو شیر بود، طوری که اعصاب نیروهای حفاظت ریاست جمهوری حسابی خط خطی شده و عنقریب بود که دوستان از فاز کلامی و گفتن "خواهش می کنم" و "بفرمایید" وارد فاز عملی شوند و کار به جای باریک بکشد.
ولی به هر حال بعد از این که مراسم شروع شد، مثل این که معجزه ای رخ داده باشد، تمام خبرنگاران، عکاسان بلافاصله به جایگاه های خود برگشتند و همه چیز به خیر و خوشی تمام شد.
پس از گذشت چند دقیقه از شروع مراسم هم رییس جمهور که تازه چند ساعتی بود، از کرمانشان به تهران برگشته بود، وارد سالن وزارت کشور شد. برنامه رییس جمهور برای شرکت در این برنامه به قدری فشرده بود که تیم خبری نهاد ریاست جمهوری برای پوشش برنامه به طور مستقیم از فرودگاه راهی سالن مراسم شده بودند.
استقبال زندانیان سیاسی، خانواده آنان و عموم مردم از مراسم بسیار عالی بود و علاوه بر قسمت اصلی سالن، طبقه دوم سالن نیز ازجمعیت لبریز بود.
در آغوش رییس جمهور
مراسم طبق روال خودش و با سخنرانی، علی حسینی دبیر کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب آغاز شد و با صحبت های تعدادی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب و همین مبارزان سیاسی شاخص سایر ملل از کشورهایی مثل آفریقای جنوبی ادامه پیدا کرد.
در این بین، سخنرانی سمیر قنطار با استقبال زیادی از سوی حضار روبه رو شد و صدای تکبیر و صلوات بود که فضا را پر می کرد.
اجرای سرود توسط گروه کر و پخش چندین کلیپ تصویری از برنامه های دیگر همایش بود.
جالب ترین کلیپی که در این برنامه به نمایش درآمد، قسمتی از مصاحبه شاه با "مایک والاس" مجری برنامه "شصت" دقیقه شبکه تلویریونی CBS آمریکا در سال 1974 بود که شاه از جواب دادن به سؤال های این مجری در مورد شکنجه زندانیان سیاسی عملاً ناتوان ماند و اندکی بعد مصاحبه را قطع و مکان مصاحبه را ترک کرد.
حین برنامه، 2 کودک که گویا پدران آن ها در ردیف جلو نشسته بودند، قسمت جلویی صندلی مهمانان را به تصرف خود درآورده و با هم مسابقه دو گذاشته بودند. محافظان رییس جمهور هم با این دو تا کاری نداشتند.
در اواخر مراسم بود که یکی از بچه ها در یک حرکت ابتکاری، صاف رفت سمت رییس جمهور و خودش را در بغل احمدی نژاد انداخت. رییس جمهور هم او را روی پاهای خودنشاند و تا آخر برنامه که زمان اهدای جوایز فرا رسید، در کنار رییس جمهور بود. البته در این بین هم عکاس ها که سوژه خوبی برایشان جور شده بود، نهایت استفاده را از موقعیت بردند.
کسی چه می داند، شاید همین بچه کوچک تبدیل به یکی از جوانان انقلابی سال های آینده شود.
با به پایان رسیدن برنامه ها، زمان اعطای جوایز و یاد بودهای مراسم فرا می رسد. اسم هایی که در روی صحنه خوانده می شود، نشان می دهد که مبارزه با ظلم و استکبار ابعادی جهانی دارد و از جنوبی ترین سرزمین دنیا یعنی آفریقای جنوبی تا دورترین آن ها همانند اندونزی و تا کشورهایی همچون لبنان و بلغارستان ادامه پیدا می کند و این مطلب را ثابت می کند که اطلاعات خبرنگاران و مردم عادی در مورد فعالیت های زندانیان سیاسی چقدر محدود است.
البته در بین میهمانان داخلی سالن نیز زندانیان سیاسی زمان طاغوت مانند عزتالله مطهری معروف به عزت شاهی نیز حضور داشتند که البته اسامی بسیاری از آن ها برای خبرنگاران نا آشنا بود.
آخرین برنامه مراسم هم سخنرانی رییس جمهور بود که البته به نسبت کل برنامه بسیار کوتاه و موجز بود.
ترافیک و شام، توفیقات اجباری
بعد از پایان مراسم، بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی که قصد دیدار با رییس جمهور را داشتند، وارد قسمت جلویی سالن شدند و احمدی نژاد در محاصره حضار داخل سالن قرار گرفت.
در این بین، احمدی نژاد نیز سعی می کرد با تمام افرادی که قصد ملاقات با او را دارند، دیدار کند، به همین خاطر تا یک ساعت بعد از پایان مراسم هنوز داخل سالن بود.
خبرنگاران هم که دیگر انرژی را خود تمام شده می دیدند، کم کم سالن را ترک کردند تا هر چه سریع تر به خانه و زندگی برسند و بلکه هم بتوانند استراحتی کنند.
البته در بیرون سالن یک غافلگیری اجباری نیز در انتظار مدعوین بود. چرا که همه مجبور بودند، برای خروج از سالن در صف دریافت شام ایستاده و از این توفیق اجباری بهرمند شوند.
البته آنهایی که وسیله نقلیه شخصی داشتند، به احتمال زیاد باید ترافیک خیابان های بیرون سالن را تحمل می کردند.چه می دانیم شاید رییس جمهور هم برای رسیدن به خانه باید مدتی در انتظار خلوت شدن ترافیک بیرون سالن بماند.